موفقیت در دستان کیست؟ مدیر سخنران یا سخندان ؟
به نظر شما مدیر سخنران یا سخندان، کدام در حرفه خود موفقتر عمل میکند؟ شاید برایتان این پرسش به وجود بیاید که اصلا مگر تفاوتی بین مدیر سخنران و مدیر سخندان وجود دارد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش تا پایان این مقاله با ما همراه باشید. با سایت بهرمند همراه باشید.
تفاوت سخنران با سخندان
احتمالا اغلب مردم نمیتوانند تفاوت بین سخنران و سخندان را با اطمینان بیان کنند. علت این امر که افراد توانایی تمییز مدیر سخنران یا سخندان را ندارند این است که بسیاری از منابع اطلاعاتی همچون رسانه، مجلات، وبسایتها و … هر دو واژه «سخنران» و «سخندان» را به اشتباه، به عنوان یک مفهوم یکسان به کار میبرند؛ در هر صورت این اشتباه واقعیت را که متفاوت بودن دو کلمه مذکور است، تغییر نمیدهد.
مدیر سخنران یا سخندان، تفاوت در چیست؟
بیایید برای روشن کردن تفاوت سخنران و سخندان از یک مثال استفاده نماییم:
- افرادی را تصور کنید که در رشته مهندسی عمران در مقطع کارشناسی تحصیل کردهاند و هنگام ورود به مقطع کارشناسی ارشد بایستی یکی از گرایشهای این رشته را انتخاب نمایند. گرایشها عبارتند از: مهندسی ژئوتکنیک، مهندسی سازه، مهندسی حملونقل و مهندسی آب. هر کدام از افرادی که در گرایشهای مزبور تحصیل میکنند، مهارت و تخصص مربوط به گرایش انتخابی خود را به دست میآورند. با این تفاسیر، هر مهندس آب را میتوان یک مهندس عمران نامید؛ اما هر مهندس عمران را نمیتوان یک مهندس آب خواند.
تفاوت بین مدیر سخنران یا سخندان هم به شکل فوق است و همه سخنرانان در سه دسته زیر جای میگیرند:
- سخنران آموزشدهنده: این مدیران و سخنرانان اصولا اطلاعاتی را به شنوندگان و مخاطبین منتقل میکنند.
- سخنران سرگرمکننده: این سخنرانان فقط مخاطبینشان را سرگرم مینمایند.
- سخنران تشویقکننده: این مدیران و سخنرانان با تکیه بر مهارت سخنوری، دیگران را در مورد موضوع خاصی تشویق و متقاعد میکنند؛ این افراد، سخندان نامیده میشوند.
مشابه مثال مهندسان عمران، هر مدیر سخندان یک سخنران است؛ اما هر مدیر سخنران یک سخندان نیست! بنابراین افراد ممکن است یک سخنرانی آموزنده بینظیر داشته باشند و اطلاعات بسیار پیچیدهای را به سادگی و به زیبایی به مخاطبین ارائه دهند و به عنوان یک سخنران بزرگ و موفق شناخته شوند اما لزوما یک سخندان ماهر یا حتی یک سخندان معمولی به حساب نخواهند آمد. اکنون شما تفاوت سخندان یا سخنزان را میدانید، اما موضوع مهمتری در میان است که مدیر سخنران یا سخندان عملکرد شایستهتری دارد؟
عملکرد مدیر سخنران یا سخندان خوشایندتر است؟
همانطور که در مطالب فوق اشاره کردیم، یک مدیر سخنران توانایی ارائه صحبتهایش را برای کارکنان دارد اما در موارد بسیاری نمیتواند به دل و ذهنشان نفوذ کند و آنها را با خود همراه سازد. شاید یک مدیر سخنران فقط نقش کنترل کردن کارکنان یا مخاطبانش را بر عهده داشته باشد اما اگر همان فرد یک مدیر سخندان باشد قطعا به راحتی میتواند بر مخاطبانش تسلط پیدا کند و آنها را نسبت به گفتههایش متقاعد سازد.
شرایطی را در نظر بگیرید که یک فرد خلافکار و مسلح در خیابانها میچرخد. قطعا این موضوع موجب ترس و وحشت شهروندان میگردد. در این شرایط است که مدیر سخنران یا سخندان مشخص میشود. مدیر سخندان تلاشش را به کار میگیرد تا شهروندان را متقاعد نماید که دلیلی برای ترس وجود ندارد و مردم را دعوت به آرامش میکند. این مثال یکی از بارزترین تواناییهای یک مدیر سخندان است.
در ادامه به بررسی ویژگیهای مدیران سخنران و سخندان میپردازیم تا علت برتر بودن سخندانها روشن شود:
- برایان تریسی معتقد است که در زمان شروع سخنرانی، نمرهای که مخاطبان به فرد ارائهدهنده میدهند، نمره کامل است؛ زیرا مخاطبان با تصور اینکه قرار است با یک کنفرانس پر محتوا مواجه شوند به سالن ارائه وارد میشوند. این هنر ارائهدهنده است که بتواند تا پایان همایش نمره کامل را حفظ نماید. مدیر سخنران با آزمون و خطا به موقعیت خویش در جمع کارکنان پی میبرد اما مدیر سخندان در نخستین ثانیههای حضورش در سالن متوجه این مهم میگردد و سریعا ذهن مخاطب را میخواند تا بتواند نمره کامل از مخاطبان دریافت نماید.
- مدیران سخنران بایستی پیش از هر همایش یا سخنرانی، متن سخنرانی خود را آماده نمایند و بر آن تسلط داشته باشند تا بتوانند یک ارائه درخور داشته باشند؛ اما مدیران سخندان در هر زمینهای و در هر شرایطی بدون آمادگی قبلی، توانایی صحبتکردن و ارائه دارند.
مدیر سخنران یا سخندان! کدام یک آمادگی سخنرانی در هر شرایطی را دارد؟
- سخنرانان در ارائههای خود از سبک و سیاق دیگران الگو میگیرند اما سخندانها، صاحب سبک هستند؛ بنابراین مدیران سخندان همیشه در یادها میمانند.
- ضربالمثل «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد» در مورد مدیر سخنران صدق میکند اما مدیر سخندان است که مستمع را سر کار میآورد. زمانی که یک مدیر ذوق و شوق را در دل کارکنانش میافکند، قطعا بازدهی کاری آنها بیشتر میشود.
- در ادامه این که مدیر سخندان شوق و ذوق را در محیط کار تقویت میکند، در فضای کار جریان و موج مثبت ایجاد میکند و میتواند در دل کارکنان غوغا به پا کند؛ این شرایط برای هر مدیری ایدهآل است و موجبات پیشرفت افراد و سازمان فراهم میگردد.
حتما تا به اینجا متوجه شدید که مدیر سخنران یا سخندان موفقتر است؟! حال وقت آن است که تاثیر مدیر سخنران یا سخندان را بر سازمان زیر ذرهبین قرار دهیم.
بررسی تاثیر مدیر سخنران یا سخندان بر سازمان
تاثیر مدیر سخندان بر کارکنان تا بدانجایی چشمگیر است که میتوان ادعا کرد که مدیران سخندان بسیار مشابه رهبران سازمانی میباشند. چرا که مدیر سخندان به کارمندانش اعتماد میکند و حس خلاقیت به آنها میبخشد در حالی که مدیر سخنران تنها فرمان میدهد و بر کار دیگران نظارت مینماید. سخندان با صحبتهایش الهام بخش کارکنان سازمان میباشد و همیشه آمادگی مقابله با موانع پیش روی تشکیلاتش را دارد. اما مدیر سخنران فقط کنترلکننده امور سازمانی میباشد؛ این موضوع سبب میشود که سخندان پیرو داشتهباشد اما سخنران کارمند داشتهباشد. افزون بر این مدیران سخندان با اتکا به بصیرت و آیندهنگری خویش، جهت سازمان در آینده را تعیین میکنند و در مقابل مدیران سخنران فقط از طریق برنامهریزیهای رسمی سازمان را به پیش میبرند. پر واضح است که سخندان چنان امید را دل کارکنان زنده میکند که همه با هم به سوی کامیابی فردی و جمعی گام برمیدارند.
سخندانی یک مفهوم وسیعتر نسبت به سخنرانی است و شاید بهترین مقایسه مدیر سخنران با مدیر سخندان در این جمله نهفته باشد: «مدیر سخنران خوب حرف میزند اما مدیر سخندان حرف خوب میزند».
دیدگاهتان را بنویسید