مدیر یا کارمند خوب
زمان تقریبی مطالعه مقاله مدیر یا کارمند خوب 10 دقیقه، با سایت بهرمند همراه باشید.
کارمند خوب
ابتدا باید در مورد مشخصات کارمند خوب توضیحاتی داده شود. کارمند خوب کارمندی است که به طور واضح وظایف خود را به خوبی انجام دهد. بهره وری بالایی داشته باشد. کارهایی که به آن محول می شود به نحو احسن انجام دهد. تابع دستورات رئیس خود در مجموعه باشد. خدمات خوبی را برای سازمان خود ارائه دهد. اگر مشتری و ارباب رجوع به ایشان رجوع کرد. بتواند بهترین خدمات را برای آن ها داشته باشد تا بتواند سازمان خود را از لحاظ کیفیت در سطح بالایی قرار دهد.
مدیر یا کارمند خوب
کارمند و مشتری
کارمند خوب مشتریان خود را به خوبی میشناسد. مشتری می تواند رئیس خود باشد یا مشتری محصولات و خدمات این شرکت باشد. یا اینکه ارباب رجوع یا مخاطب یک سازمان دولتی باشد. کارمند خوب میداند که مشتری خود چه می خواهد و به دنبال این است که مشتری از او راضی باشد.طبق تعریفی که از مشتری شد کارمند خوب در سازمان خود شب و روز نمی شناسد و تمام تلاش خود را میکند تا تمام وظایفی که به آن محول شده را به نحو احسن انجام دهد تا مشتریان خود را راضی نگه دارد و از او راضی باشند تا مایه پیشرفت در سازمان یا مجموعه خود باشد.
توضیح بیشتر
آیا توضیحات بهتری می شود در مورد کارمند نمونه و خوب داده شود مثل اینکه کمتر غر میزنند، بیشتر کار می کنند، به دنبال اهداف مجموعه کارهای خود را تنظیم می نمایند. اولویت خود را غالباً، کار خود می داند. شاید هر کدوم از شما که مشغول مطالعه این مقاله هستید، در مورد مشخصات کارمند خوب چیزهایی را در ذهن خود داشته باشید.در ادامه خواهیم گفت چه مدیری در مشخصات یک کارمند خوب قرار می گیرد و چرا باید اینگونه نباشد یا اینکه چه آسیب هایی را به سیستم خود وارد میکند.
مدیر یا کارمند خوب
مدیری که زیاد کارمیکند
مدیری که زیاد کار میکند، باور انسان های معمولی این است که، مدیری که کار نکند مدیر نیست. اما چه کند، در چه سطحی، کار کند؟ تعاریف و تعابیر مختلفی در سطح جامعه و عموم افراد وجود دارد. چرا فکر میکنیم اگر مدیر، کار زیادی انجام ندهد، یک مدیر تن پرور و بی لیاقت است و برعکس مدیری که زیاد کار میکند یک مدیر با تواضع می باشد. اما براستی مدیر باید زیاد کار کند یا کم ؟ البته این را نیز باید مشخص کرد که کار کردن، فقط دویدن و سرکشی و کار فیزیکی است؟ یا این که فکرکردن هم، کار محسوب میشود؟ در بخش های بعدی این مقاله نتیجه خواهیم گرفت، مدیری که زیاد کار می کند، کار درستی انجام می دهد، یا نه، کار درستی انجام نمی دهد و کار باید کمتر انجام دهد؟!
چه مدیرانی کار میکنند
چرا برخی مدیران کار نمی کنند؟! آیا کار کردن مدیران می تواند به تنهایی مشکلات یک مجموعه را حل کرده و آن را به سمت اهدافی که از پیش تعیین شده آن را برساند؟ و اینکه کار را به تنهایی به سر منزل مقصود برساند؟ یا اینکه میبینیم به ظاهر برخی از مدیران کار فیزیکی زیادی را ندارند، به ظاهر امر ،به دید عموم کار نمی کند و غالباًبیشتر از بقیه حقوق و مزایا دریافت میکند. آیا مابقی مدیران کار میکنند و حقوق میگیرند. یا اینکه با برنامه ریزی و سیستماتیک کردن کارها، از کارهای فیزیکی خود کم کردند؟ در بخشهای بعدی خواهیم گفت که کار کردن بعضی مدیران چگونه است و چه کارکردن هایی ضرر به سیستم میزند و چه مدیرانی کار نمی کنند یا چه مدیرانی کار میکنند. از کجا تشخیص دهیم یک مدیر به عنوان رئیس یک مجموعه کار خود را به عنوان مدیر درست انجام میدهد.
مدیر یا کارمند خوب
آسیب های کار زیاد
کار کردن زیاد، آسیب دارد؟ کتاب های مدیریت در این سال های اخیر نوشته شده و جزء پرفروش ترین کتاب های دنیا است. چرا بر این تکیه دارند که مدیرانی که زیاد کار می کنند نمی توان گفت مدیرانی حتماً خوب بوده باشند و خروجی کارهای آنها صددرصد و با اطمینان کارهای دقیق، حساب شده و خوب قلمداد شود.
در نتیجه فهمیدیم که زیاد کار کردن حتما”خوب بودن نیست. نمی تواند تفکیک ایجاد کند بین مدیر کارآمد و ناکارآمد. حتماً کسانی که زیاد کار میکنند، مدیران خوبی نخواهند بود و مدیرانی که کم کار می کنند البته به ظاهر و فیزیکی مدیران ناکارآمد و کم کار محسوب شوند.در این بخش به آسیب هایی که برخی از مدیرانی که زیاد کار می کنند. به سیستم خود آسیب وارد می کنند. اشاره خواهیم کرد به چه آسیب هایی را متحمل مجموعه خود می کند معمولاً کسانی که زیاد کار می کنم و مدیر هم هستند. معلوم است است که اینها در جزئیات کارهای کارمندان نیز دخالت می کنند و به صورت موازی کارهای آنها را انجام می دهند. و اختیار عمل و آزادی را از از کارمندان خود می گیرند و دچار مرگ خلاقیت در کارمندان خود می شوند. بسیاری از کارمندان رانیز کلافه خواهند کرد. دائماً دست در کار بقیه کارکنان می کنند این کار باعث می شود مدیر از کارهای اصلی خود باز بمانند و جایگاه خود را نزد کارمندان از دست بدهد اینها کمترین ضرر های بود که میتوان از آنها نام برد و در مجموعه های مختلف ضررها و آسیب ها به مجموعه و کارمندان میتواند بیشتر باشد. شاید هر کدام از شما که این مقاله را مطالعه می کنید مواردی را در مجموعه خود دیده باشید. در ادامه خواهیم گفت پس از آسیب شناسی به شناخت کار زیاد کار صحیح و کار کم. حال باید چه کار کرد تا بتوانیم یک مدیر کارمند نباشیم بلکه یک مدیر راهبر باشیم.
مدیر یا کارمند خوب
با همه این تفاسیر حال باید چه کار کرد
شاید موارد زیادی باشند که مدیران باید انجام بدهند تا زیاد کار نکنن یا خودشان را مشغول کارهای اضافه نکند. اول باید آموزش ببینند برای نحوه مدیریت کردن. دوم باید مشورت بگیرند از انسان های خبره. سوم باید در مورد مدیریت مطالعه روزانه داشته باشند و کتابهای معتبر مدیریت را مطالعه کنند. چهارم که مهمترین بخش این توصیه ها هست این است که سیستماتیک کردن مجموعه را بیاموزند. این مورد باز هم به بخش آموزش برمیگردد یعنی آموزش نقش مهم و کلیدی دارد در اینکه یک مدیر بتوانند مدیریت صحیح و مترقی را در یک مجموعه داشته باشد. نحوه سیستماتیک کردن به طور مفصل است که در مقاله دیگر به آن خواهم پرداخت و در مورد سیستمی کردن کار برای بهبود عملکرد سیستم و مجموعه خود و اینکه بهرهوری مجموعه را بالا ببریم آموزش خواهیم داد.
دیدگاهتان را بنویسید